کارتون میا ماجرای دختریه که 16 سالشه وازوقتی وارد دبیرستان میشه ماجرا های جالبی براش اتفاق می افته .اون بایه نفر که اینهو کپ خودشه دوست میشه.البته از لحاظ اخلاقی.اسمش هم هست ویسِنت .ویسنت که به طور اتفاقی با میا آشنا میشه سعی می کنه به اون کمک کنه.از بدشانسی میا دختری توی دبیرستان وجود داره که از جنس اون دخترای پز و فیسیه که همش افاده داره و برای خودش یه گروه از دخترای یه جورایی مثل خودش درست می کنه و بیست و چهار ساعت به اونا دستور میده.یکی از دخترهایی هم که با اونه هم اتاقی میا درمیاد و ویولتا اونو مجبور می کنه که میا رو اذیت کنه ولی هر دفعه اون به میا نزدیک تر میشه تا حدی که حتی اونم از راز بزرگ میا خبردار میشه.میا یه دستبند جادویی داره که وقتی روشن میشه میا می تونه به سرزمی پریان بره.اون به دوست هایی که در سرزمین پریان داره کمک میکنه تا از جادوگری که سعی میکنه با دزدیدن  اسب های تک شاخ و بریدن شاخ های اونا نیروی بیش تری بدست بیاره.میا سه تا دوست داره که اسم یکی شون یوکو اون یکی مو و یکشونم که یه بز کوهی کوچولو که روی دوپا وایمیسه و حرف میزنه هستش که اسمش فدله.فدل یه شیپور جادویی داره که خیلی بد صداست ولی نمیدون که نیرویی که در اون وجود داره می تونه جادوگر رو از بین ببره.اونا این چیزو دیر میفهمن یعنی زمانی که اون جادوگر شیپور رو میشکنه و هر قسمتش رو یه جا پخش میکنه.اون ها به کمک (اون چااو)اسب تک شاخ طلایی ، اسب آتش ،آب ، باد،خاک و اسبهای جادو دیگه قسمت ها مختلف اون شیپور جادویی رو پیدا میکنند و در قسمت آخر، قسمت آخر اونو که جادوگر در قصر خودش پنهان کرده پیدا می کنند و بر جادوگر پیروز میشن.البته اتفاق هایی هم می افتن که باید خودتون ببینین اینم عکساش

بووووووووووووووووس

و بووووووووووووووووس

نظرات شما عزیزان:

kimia 

ساعت16:48---1 بهمن 1391

[وب سایت]

سلام استلا جونم من کیمیا هستم و 12سالمه وبت خوشمله ولی متاسفانه عکسا برا من باز نشد اما در هرصورت قالب وبلاگت رو چرا قالب وینکسی نمی زاری ؟؟؟؟؟؟؟
به منم سر بزن و اگه دوست داری با هم تبادل لینک کنیم ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟//
به وبلاگ منم سربزنیا یادت نره
درضمن خیلیدوست دارم باهاتلاشنا بشم

نام :

آدرس ایمیل:

وب سایت/بلاگ :

متن پیام:

نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: